!…سه نقطه های دل لیمو...!

عجله نکن ! زندگی همین روزاست !

فردا خواهد آمد

""قطعا تا وقتی پرچم های ما بالاست تنها نیستیم
مردم هم باید قیام کنند
با من بنوشید به افتخار روزهای گذشته
به سلامتی زندگی گذشته
به حرمت دوستی ها
هرگز نگویید مرگ بر کسی
نگذارید شراب دوستی هرگز خشک شود
به سلامتی شما
و به سلامتی من""

""و به یاد داشته باش حقیقتی که گفته می شود
عشق ورزیدن به یک فرد مانند دیدن چهره خود است
خداست
صدای اواز مردم را می شنوی؟
که در میان تاریکی شب گم شده
این ترانه ی مردمی است که به سمت روشنایی قدم برمیدارند
برای بینوایان روی زمین شعله ای است که هرگز خاموش نمی شود
حتی تاریک ترین شب ها هم به پایان می رسند و خورشید بار دیگر طلوع می کند
ما باز هم با ازادی در بوستان الهی زندگی خواهیم کرد
از جنگ می گذریم و شمشیر ها را کنار می گذاریم
زنجیرها گسیخته خواهند شد و همه ی انسان ها پاداش خود را خواهند گرفت
به نهضت ما خواهید پیوست؟چه کسی قوی خواهد بود و در کنار من خواهد ایستاد؟
جایی در ان سوی سنگرها دنیایی هست که بخواهید ببینید؟
صدای اواز مردم را می شنوی؟
بگو که صدای طبل ها را از دور می شنوی
این اینده ای است که به ارمغان می اوریم وقتی فردا بیاید
فردا خواهد امد""

+فیلم موزیکال بینوایان رو دیدم.خب قطعا یه جاهاییش با کتاب مغایرت داشت و خیلی از جزییات حذف شده بود اما باز هم خوب بود
و این دوتا بخش فیلم که به نظرم از بهترین ها بودن ...

Her

از اونجایی که میانترم دوشنبه ام خیلی فرسایشیه یه فیلم رو طی دو روز دیدم
یک ساعتش رو با الف در حالی که یهو خوابم برد و افتادم روی تخت :))) بقیه اش رو تنها و مواقع خستگی

فیلم her یک اثر خاص به کارگردانی و نویسندگی «اسپایک جونز» در ژانر درام، عاشقانه و علمی-تخیلی است. داستان فیلم در آینده‌ای نه چندان دور اتفاق می‌افتد؛ زمانی که هوش مصنوعی پیشرفت قابل توجهی داشته است. her (او) بدون شک یکی از برترین فیلم‌های سال 2013 است که بعید است کسی هوس نکند تا آن را دوباره ببیند.


+متاسفم بابت جواب ندادن کامنتها.در اسرع وقت جواب میدم

اعتماد به نفس

دارم کتاب اعتماد به نفس از باربادا دی آنجلیس نویسنده ی خوش قلمم رو میخونم :)
کتاب رو دیشب توی وسایلهای مصی هم اتاقیم پیدا کردم.رفته بوده از یه ترم بالایی کتاب بگیره اینم بهش داده بود
و خب من از اون مشتاق تر بودم واسه خوندنش :)) خیلی کتاب خوبیه و بهت میگه که اعتماد به نفس برخاسته از این حقیقته که من میدونم اگر تصمیم بگیرم کاری رو انجام بدم حتما اونو تا پایان دنبال میکنم.فارغ از نتیجه
""هنگامی که اعتماد به نفس و خودباوری خود را بر اساس آن که و آن چه به راستی هستید و نه بر اساس موفقیت ها و دستیابی ها یا شکست ها و ناکامی های خود بنا می کنید چیزی را در خود خلق می نمایید که هیچ کس و هیچ چیز یارای گرفتنش را از شما نخواهد داشت""

+توی این مدت فیلم های زیادی رو دیدم که یادم رفت بیام و بنویسم
WE رو با الف دیدم.راجع به پادشاهی که بخاطر ازدواج با معشوقه اش تاج و تختش رو رها می کنه! و فیلم خیلی خیلی خوش ساخت و قشنگی بود
سینمای دانشگاه هم فیلمهای زیادی واسمون پخش کرد ، از قدیمی ترین ها تا جدیدها. اونایی که با کلاسهای من تداخل نداشت و یا وقتش رو داشتم برم ببینم هلن ، یکی از ما دو نفر ، لاتاری ، رگ خواب و تنگه ی ابوقریب که بیست دقیقه اش رو دیدم!
به جز همون اخری بقیه رو دیده بودم و صرف سرگرمی رفتم
پست طولانی میشه اگه بخوام اتفاقات جدید هم بنویسم :) بمونه واسه فردا..

شاید فیلمهای آخر این روزها!

The best of me
راجع به عاشق و معشوقی که طی مرگ دوست مشترکشون بعد از بیست سال همدیگه رو میبینن.که خیلی فیلم قشنگی بود

۱.فکر میکنم دنیا عدالت رو خیلی سریع انجام میده
۲.درد ریشه ی خیلی عمیقی داره
۳.هیچ چیزی جز خودت تو رو به ارامش نمی رسونه
۴.تو زنده ای که زندگی کنی , باید مبارزه کنی و به مبارزه ادامه بدی
۵.با زندگیت کنار بیا , اونوقت نعمت ها میان سمتت

Maleficent  
فیلم ساخته شده بر اساس کتاب و انیمیشن زیبای خفته
که خب خیلی تغییرات داشت. مثلا اون بوسه ی نجات دهنده مادر فرزندی بود! یا اون جادوگره اصلا جادوگر نبود , یه پری مهربون بود!

The kissing booth
دختر و پسری از بچگی مثل خواهر و برادر باهمدیگه بزرگ شدن , تا اینکه مادر دختره می میره و برادر بزرگتر پسره حامی اصلی دختره توی دبیرستانش میشه
اما خب یه سری قوانین بینشون باعث بروز مشکلات میشه
از نکات مثبتی که توی فیلم میشد یادگرفت اهمیت دوستی و وفاداری بود
که چقدر هوای همدیگه رو دارن و دوستی ها چقدر میتونن ارزشمند باشن

13reasons why+ november criminal

فصل اول 13reasons why رو پارسال دیدم , چند روز قبل هم فصل دومش رو تموم کردم.دو فصل که هر کدوم ۱۳ قسمته
سیزده دلیل واسه دلیل خودکشی هانابیکر دانش اموز دبیرستان لیبرتی!

1.باید از خودت مراقبت کنی , هر طوری که شده
2.حقیقت میتونه آزادت کنه اگه بهش اجازه بدی
3.وقتی خونه اتیش گرفت میشینی با اتیش بحث میکنی یا از خونه میری بیرون؟
4.موفقیت و برتری خودش یه نوع تله ست
5.ما با پایین انداختن سرمون و پنهان شدن به خودمون هیچ لطفی نمی کنیم باید یه راهی پیدا کنی که سرت رو بالا بگیری
باید یه راهی رو پیدا کنی تا به این دنیا تعلق داشته باشی , باید یه راهی پیدا کنی تا قوی باشی
6.همیشه یه روی دیگه در هر داستانی هست
7.هیچ چیز با اررشی بدون زحمت به دست نمیاد
8.سکوت هیچوقت یه راه حل نیست
9.ما نمی تونیم گذشته رو تغییر بدیم ولی میتونیم بهتر بشیم
10.شاید عشق راهیه که باهاش بتونی کلمه بی پایان رو درک کنی
11.تو همیشه میتونی اینده رو تغییر بدی
12.تو باید قانون رو کنترل کنی اگه میخوای به بالاها برسی
13.موفقیت اعتماد به نفس میاره
14.میتونم اجازه بدم بری و هنوز دوستت داشته باشم
15.همیشه امیدی هست
16.دوستی میتونه چیز خیلی قدرتمندی باشه
17.همیشه یه دفعه ی دیگه هم وجود داره
18.دوستی یعنی فداکاری
19.نمیتونم اعمال بقیه رو کنترل کنم اما اعمال خودمو میتونم
20.میتونیم بهتر باشیم , میتونیم بهتر عمل کنیم

اون یکی فیلم november criminal هم امروز دیدم.راجع به پسری دبیزستانی که در جست و جوی قاتل دوستشه.فیلم چیز خاصی برای گفتن نداشت

She is the man

فیلم she is the man ساخت 2006
این فیلم رو به چند دسته افراد حتما پیشنهاد میدم
عشق فوتبالها!
اونایی که اهل مبارزه برای رسیدن به رویاهاشونن
اونایی که طرفدار حقوق زنهان!
و اونایی که عاشق فضای دبیرستان و نوجوونهان
خب میتونم بگم لحظات قشنگ و خنده دار و مهیجی با این فیلم خواهید داشت
ماجرای دختری که عاشق فوتباله اما تیم فوتبال مدرسه شون منحل میشه و برای اثبات خودش که چون من یه دخترم دلیل نمیشه نتونم خوب فوتبال بازی کنم , با گریم پسرونه و به جای برادر دو قلوش میره و توی تیم پسرها بازی میکنه
و این بین کلی ماجرا با خانواده اش , دوستاش و هم اتاقی هاش داره

1. اگه بخوای رویاهاتو دنبال کنی , باید بعضی وقت ها قوانین رو نقض کنی
2. از عظمت نترسید
بعضی ها بزرگ به دنیا میان , بعضی ها عالی انجام میدن و بعضی ها فشار زیادی روشون هست

+امروز بیستمه که دارم این پست رو می نویسم , میزنم انتشار در اینده واسه روزهایی که نیستم

The notebook

فیلم دفترچه یادداشت ساخت 2004
بازیگر نقش اول مردش , همون نقش اول لالالند بود
راجع به دختر و پسری که از نظر فرهنگی و اقتصادی با هم خیلی متفاوتن اما میخوان با هم ازدواج کنن و این بین مشکلاتی سر راهشون قرار میگیره و از هم جدا میشن اما ...
در واقع داستان با این شروع میشه که پیرزنی مبتلا به زوال عقل داره داستانی رو که توسط پیرمردی خونده میشه گوش میده ...!
بسیار از حس فیلم لذذذذت بردم

۱. تو باید یاد بگیری چطور اعتماد کنی
۲. نووا واسه اینکه الی رو متقاعد کنه که نره بهش میگه فقط زندگی خودت با من رو تصور کن! سی سال بعد.چهل سال بعد , فکر میکنی چجوریه؟!
۳. من یه بار تو رو از دست دادم , فکر میکنم بتونم یه بار دیگه این کار رو بکنم
۴. نووا به الی میگه این فکرها رو در مورد خواسته های دیگران تموم کن.تمومش کن! در مورد چیزی که من میخوام , چیزی که اون میخواد , چیزی که پدر و مادرت میخوان. خودت چی میخوای؟خودت چی میخوای؟
۵. ما بزرگ شدن در عشق رو از همدیگه یاد گرفتیم
۶. بهترین عشق اون عشقیه که روح رو بیدار کنه و ما رو بهم نزدیکتر کنه , که اتشی در قلبهامون بکاره و ارامش ذهنامون رو ارامش بده

بریم فصل بعدی؟!

طی دو روز فصل دو Anne with an E که پست قبل معرفی کردم رو دیدم
یهو به خودم میومدم میدیدم ساعت پنج صبحه و هنوز نخوابیدم و دارم آنه رو میبینم
وقتی میدوید عاشقش بودم :-D نحوه دویدنش جذاب بود واسم. آنه یه دختر یتیم که پس از سختی های زیاد توسط خواهر و برادر کاتبرت ها به فرزندخواندگی پذیرفته میشه و دردسرهاش توی اونلی
دیگه فعلا تمومه.ظاهرا قراره زمستون شروع کنن به ساخت فصل سومش

۱. اگه میخوای تو زندگیت به جایی برسی باید به جزییات توجه کنی
۲. فقط وجدانت میتونه تو رو به تصمیم درست برسونه
۳. اعتقاد دارم که حتی توی بدترین شرایط هم چیز خوبی هست
۴. خیلی بده که بدون عشق واقعی زندگی کنی
۵. باید مرگ رو بچشی تا زندگی رو حس کنی
۶. مرد باش! فقط یه پسره که نمیتونه بپذیره عاشق یه خانوم شده
۷. فکر میکنم چیزای شکسته زیبایی غمگینی دارن , بعد از سالها داستان و پیروزی و شکست که داخلشون تزریق شده اونا میتونن خیلی رمانتیک تر از چیزای جدید باشن که اصلا زندگی نکردن
۸. نمیخواستم که اشتباهی نکنیم , فقط میخواستم منم شاملش باشم , میخواستم شریک باشیم
۹. باید اجازه بدیم مردم ببینن چه احساسی نیاز دارن داشته باشن و با گذشت زمان حلش میکنن
۱۰. ازدواج چیز عالی ایه اگر بخاطر عشق صورت بگیره
۱۱. گاهی اصلا راهی وجود نداره و شخص باید دیوارا رو بشکونه و راهشو از بین چوب ها باز کنه تا به جایی که میخواد بره برسه
۱۲. جایی برو که اشتیاقت تو رو میبره
۱۳. ما شرکای برابری میشیم نه صرفا زن و شوهر! و هیچکدوم نباید خواسته های قلبی اون یکی رو سرکوب کنه
۱۴. وقتی نمیشناسیش قضاوتش نکن
۱۵. مردم به چیزی که میخوان فکر میکنن نه حقیقت
۱۶. رویاپردازان دنیا رو عوض میکنن و ذهن های کنجکاو ما رو به جلو هول میدن
۱۷. تفاوت بد نیست , فقط مشابه نیست
۱۸. همیشه راه دیگه ای برای نگاه کردن به اوضاع هست

Anne with an e _ 1

همین اولش بگم که به نظرم فصل اولش عاااالی بود :)
سریال آنه شرلی رو میگم.من کارتونش رو ندیدم.نمیدونم سریالش چقدر شبیه کارتونش بود اما فیلم توی فضایی ساخته شده بود که خیلی به دلم نشست.
تا جایی که دیدم دو فصله , فصل اول ۷ قسمت و فصل دوم ۱۰ قسمت.ساخت کانادا
آنه شخصیت اصلی دیالوگ های فوق العاده جذابی داشت که مینویسمشون :
۱. تصور کردن رو بیشتر از به یاد اوردن دوست دارم.چرا بدترین خاطرات سمج ترینن؟
۲. اگه تمام دنیا ازت متنفرن و باور دارن که تو گناهکاری , اما وجدان خودت تاییدت میکنه و تو رو از گناه تبریه میکنه بی دوست نخواهی بود
۳. میدونستی غازها برای یک عمر جفت گیری میکنن؟همدیگه رو از بین تمام غازهای دنیا انتخاب میکنن و با همدیگه میمونن تا مرگ اونا رو از هم جدا کنه
۴. این تجربه منه که تقریبا همیشه میتونی از چیزی لذت ببری اگه جدا تصمیمت رو بگیری که لذت خواهی برد
۵. من چندسال عقبم اما این دلیلی برای خوش بین نبودن نیست
۶. اگه یکی از دل و جون مایه بذاره همه چیز خوب پیش میره
۷. بین نظر دادن در مورد چیزی و قضاوت کردن فرقی هست
۸. فقط باید به یاد بیاورم که جین ایر چه گفت:زندگی از نظر من بیش از حد کوتاه است که صرف پروراندن دشمنی یا ثبت اشتباهات شود
۹. چقدر بد میتونه باشه برای اونایی کار کنی که نادیدت میگیرن یا باهات نامهربون رفتار میکنن
۱۰. صداقت بهترین سیاسته
۱۱. بذار بلند پروازی ها و ارزوهات راهنمای تو باشن
۱۲. میخوام قهرمان زندگی خودم بشم
۱۳. حتما فراتر از ناخوشاینده کسی رو که عمیقا دوست داری از دست بدی
۱۴. غم و اندوه بهاییه که برای عشق میپردازی پس اشکالی نداره
۱۵. این تنها چیزیه که باید تصمیم بگیری , یه زندگی بدون پشیمانی

لاتاری+ دخترعمویم ریچل!

لاتاری ایرانیه !

قشنگ بود دوست داشتم

راجع به یه دختر و پسر که بهم دیگه علاقه دارن اما بخاطر ورشکستگی پدر دختر و زندان برادرش مجبور میشه بره دبی کار کنه

اما تله ای بیش نبوده ...!


و my cousin rachel (یادم نیست کدومتون بهم پیشنهاد دیدنش رو دادید!)

ساخت ۲۰۱۷ و یه فیلم رمانتیک رمز آلود

راجع به فیلیپ یتیم که پسرعموش اندرسون بزرگش کرد و بعد اندرسون بخاطر بیماریش مهاجرت کرد و اونجا با دخترعموشون ریچل ازدواج کرده

و خواستگاری فیلیپ از ریچل و رمزآلودی شخصیت ریچل!

خیلی ازش خوشم اومد.فیلمهایی که توی فضای کلاسیک و قدیم غربن رو دوست دارم

اسب و لباس های چین دار و شمع به جای لامپ و ...

دوتا جمله هم از فیلم نوشتم:

اون به همه ی اینها عشق می ورزید ,واسه همین منم بهشون عشق می ورزم!


+همه بهت خیره میشن.

-خب منم بهشون خیره میشم

آرشیو مطالب
پیوندهای روزانه
Designed By Erfan Powered by Bayan