!…سه نقطه های دل لیمو...!

عجله نکن ! زندگی همین روزاست !

بچه ها میشه همتون یه لحظه بیاید اینجا؟! :)

میشه به عنوان یادگاری ، یه جمله (یا حتی بیشتر) برام بنویسی؟
مثلا دوست دارم مهمترین درس و تجربه ای که توی زندگیت به دست آوردی رو واسم بنویسی
یا یه خاطره ی قشنگ
یا حتی پیشنهاد ، انتقاد  یا نصیحت
فقط دلم میخواد پس از مدتها یه حس و حال خوب توی یکی از پستهام توسط شماها برام ثبت شه
پیشاپیش مرسی:)

آره

کی باورش میشه امروز 22 اسفند 1398عه؟! و یک هفته دیگه وارد سال 1399 میشیم بدون اینکه هیچ اتفاق قشنگ و هیجان انگیزی افتاده باشه؟
فقط خداروشکر که سالمیم
سالم بمونید بچه ها.ما باید از این مرحله هم عبور کنیم به امید روزهای روشن.به امید دست دادن با آرزوهای خاک خورده مون
سالم بمونید به امید زندگی عادی که تا همین دوماه پیش ازش راضی نبودیم و بهترشو میخواستیم!
روزهای خوب میان مگه نه؟

بدنی؟

وقتی صد بار به یکی بگی از یه کاری خوشت نمیاد و برای بار صد و یکم همون کار انجام شه یعنی چی؟ یعنی اونی که باید عوض شه تویی نه اون! یعنی مشکل از توعه که همچنان امید داری 

وقتی یه چیزی در زمان های دور ناراحتت کرده و هزار بار بهش فکر کردی و خودت رو عذاب دادی و کشتی و زنده کردی و برای بار هزار و یکم وقتی بهش فکر کردی انگار که همین چندثانیه قبل همه چیز اتفاق افتاده یعنی چی؟یعنی امید نداشته باش با فکر کردن بهش چیزی درست شه یعنی یا بپذیرش یا بمیرررر

وقتی ده هزار بار از دقت و کنجکاویت آسیب دیدی و چیز مثبتی توش نبوده که عایدت شه یعنی چی؟یعنی سعی کن کمتر بدونی کمتر بشنوی کمتر ببینی کمتر اهمیت بدی

وقتی دقت میکنی و میبینی شاید همه ی این درد ها از دوست داشتن "زیاد" بقیه ست از وابستگی مفرط و عدم فردیته یعنی چی؟یعنی به خودت بیا.کمتر دوستشون داشته باش.خودت رو بغل کن.هیشکی هیچوقت نمیتونه بفهمه چی به تو میگذره پس خودت حال خودت رو خوب کن و نذار این توانایی رو کسی بیشتر از خودت یه روزی داشته باشه

الان توی ذهنم صد هزار تا از این "وقتی ..." هاست و یک میلیون باره که راهکارهاشو بررسی کردم و به خودم قول میدم به ازای هر بار دیگری که خودم رو عذاب بدم تنبیهش کنم

اگر من آن کودکی بودم که هرگز زاده نمیشد

یه جایی از وجودم کنده شده 
جدا شده
چند روزه به جای خالیش نگاه میکنم و دلم میگیره 
هیچ کاری هم نمیشه واسش کرد.

مرسی ازتون

میشه برای 5 ثانیه هم که شده دعا کنید ، انرژی مثبت بفرستید یا هر چیز خوبی که بهش اعتقاد دارید که حال دوستهام خوب شه؟ ...

دوبرابرِ دُز تجویز شده

تابستون که دکترم یه قرص خاصی رو برام تجویز کرد دلم میخواست خفه اش کنم! کاملا در مرحله ی انکار بودم :)  دو هفته قرص رو خوردم و دیگه ادامه ندادم و دکترمم قرار شد عوض کنم
امشب اما خودم داوطلبانه و و حتی با شوقِ اثرش ، قرصها رو پیدا کردم و دوباره خوردمشون.
معتقدم دیگه هیچ چیز نمیتونه این بخش از من رو به حالت قبلش برگردونه

از رنجی خسته ام که از آنِ من نیست ...



آرشیو مطالب
پیوندهای روزانه
Designed By Erfan Powered by Bayan