!…سه نقطه های دل لیمو...!

عجله نکن ! زندگی همین روزاست !

کاش انقدر خوب نبودی که با رفتنت یه دانشگاه رو عزادار کنی

پست قبلی رو پیش نویس کردم فعلا به دو دلیل.قرار بود خصوصی باشه حواسم نبود عمومی شد و اینکه حسم پرید
من این ترم بدون دوستام یه درس عمومی داشتم.استادم یه خانوم خیلییییی ماه بود.خیلی ماه
هیچوقت سر کلاسش هیچ کس استرس نداشت،اعتقادات و مفاهیم درسیش رو تحمیل نمیکرد.هیچ وقت حس نکردم سر یه کلاس عمومی ام که میتونست خیلی خسته کننده باشه
یه عالمه راه هم برای جبران کمبود های احتمالی نمره امتحان گذاشته بود
یه بار سر کلاس حین اینکه داشت صحبت میکرد یهو ساکت شد.ده دقیقه تمام هیچ صدایی نمیومد و یهو صدای خش خش و تکون خوردن اومد و دوباره سکوت.پنج دقیقه بعد شروع کرد به صحبت کردن که ببخشید من یه مشکلی دارم یهو نمیتونم صحبت کنم
ماهایی که تو کلاس بودیم خیلی نگران شده بودیم واقعا.
دو هفته پیش امتحان این درس برگزار شد ولی از بعد امتحان دیگه هیچ خبری ازاستاد نشد.نه جواب ایمیلها رو داد نه تماسها و پی ام ها.
و یهو بازدیدش شد یک ماه اخیر!
امتحان شنبه اش برگزار نشد.دیدم توی گروه دانشکده گفتن امتحان موکول میشه به یک روز دیگه
دیشب داشتم با دوستام صحبت میکردم که تا الان باید نمره ی این درس ثبت شده بود و ...
یهو نگران شدم.رفتم توی سامانه و به استادم پیغام دادم که چند وقتیه ازش خبری نیست و نگرانش شدم و امیدوارم خوب باشه.
.......
....
باورم نمیشه! بعد از نوشتن پست قبلی رفتم واتساپم رو چک کنم دیدم گفتن استادم فوت شده...
دیگه هیچ وقت نمیبینه که اون امتحانی که مریض بودم و نمره ام خوب نشد رو جبران کردم.حتی پیام دیشبم که براش آرزوی سلامتی کردم هم نمیبینه.
دیگه نیست که ترم بعد هم باهاش درس بردارم و از کلاسش لذت ببرم.
حتی فکر کنم نقدی که برای کلاسش به درخواست خودش نوشتم رو هنوز نخونده بود.
دو ساعته که تو شوکم.دو ساعته قلبم از غم رفتن کسی که تا حالا ندیدمش درد میکنه.دو ساعته که باورم نمیشه در کسری از ثانیه یهو دنیا همه ی زندگی رو از یکی میگیره
دلم میخواست الان یکیو بغل میکردم و زار میزدم ولی نمیخوام این غم رو به هیچ کدوم از عزیزهام منتقل کنم
...
خیلی توی این غم تنهام و کاش آروم شم :((
روحش شاد...روحش شاد
آرشیو مطالب
پیوندهای روزانه
Designed By Erfan Powered by Bayan