!…سه نقطه های دل لیمو...!

عجله نکن ! زندگی همین روزاست !

مادرمونو دید خانوادگی پسندید :-\

میگم اخه مامان ضایع ست متاهلی که , چطور ازت خواستگاری کرد؟!
میگه نمیدونم چسبیده بود به من هرچی خودمو میکشیدم کنار ازم جدا هم نمیشد , بعد که گفتم من متاهلم بچه دارم حتی , میگه خب دختر نداری؟ اونم حتما شبیه خودته دیگه
گفتم دخترم هم متاهله که ولم کنه :-D گفته خواهر چی اونم نداری؟! 
خانم جمعه پور اگه اینجا رو میخونی من دخترشم :-)) مجرد هم هستم به همین برکت , کلاه گذاشته سرت :-)))

+من موندم ملت با کلی تحقیق و شناخت و ... ازدواج میکنن تهش خراب میشه , بعد اینا چطور تو خیابون,پارک,مترو و... خواستگاری میکنن؟! همینا خوشبخت ترن ظاهرا
هموووووووون:/ واقعا چطوری؟؟؟
شایدم تظاهر به خوشبختیه...
نمیدونم :-))
فکر نمیکنم از این دست ادمها باشن , ساده زیستن
واقعا جای تعجب داره ..:)) واقعا هر نکته ای ی مکانی دارد
:-)) همینو بگو
يكشنبه ۳ دی ۹۶ , ۱۷:۱۸ دریا _ گاه نوشته های من
شانس نداریم یکی از اینها هم ما را ببینه:))
عی بابا :-D معرفیتون کنم؟وکیلم؟! :-))
=)))) به هر بستگانی راضی بود یعنی
اره دقیقا :-)) از عجایب هستن ایشون
دیدید مادر چطور لگد به بختتون زد؟ :))
میبینی معلوم؟! همچین روزگاری داریم
واقعا عالی بود
از قدیم گفتن مادر روببین دختر رو بگیر
همینه دیگه
:-)) خواهرو نگفتن دیگه ولی ایشون قرار دادن
بعضی ازشهرهای ایران همین مدلی مادرهای پسرهامیرن خواستگاری توخیابون,اتوبوس درمغازه خلاصه هرجایی وخیلی هم طبیعیه براشون:))
فکر نکنم بعضی شهرها باشه هرجایی میتونه باشه ;-) 
من کامنتور دخترشونم خانم جمعه پور:|
میدونی که کمه^_^
شوخی کردما:|
:-)))) 
راحت باش کامنتورجان
بهت قول می دم که نیستن!
شک نکن . چون پسر دختر رو روز خاستگاری می بینه بدون هیچ اطلاعاتی بعد که نامزدی میشه و اسم شون به هم گره می خوره تو در و فامیل می فهمن به هم نمیان .. بعدم مرد چشش میفته به دنبال زنای خوشگل دیگه
اینجور ازدواجا نهایت سی درصدشون کاملا موفق بشه خیلی خوشبینانه ترش رو گفتم!
ازدواج های از سر عشق انقدر دووم ندارن بعد اینا داشته باشن؟
حرف شما کاملا درسته :-) هرچی هم خوب باشه مثل همون اولش شانسی شده دیگه 

چی رو پسند کرده بوده حالا؟ با این وسعتی که داشته می جستیده قطعا مساله ظاهر و ژنتیک نبوده:)))
همینا بوده فکر کنم :-)) توی اماکن عمومی چی میتونه باشه دیگه؟![ایکون تفکر با خاروندن سر]
دوشنبه ۴ دی ۹۶ , ۰۸:۵۱ مریــــ ـــــم
باید مامان من میبود
همونجا تاریخ عقد هم مشخص میکرد
:دی
:-)))) ظاهرا هر کدوم از یه طرف بوم افتادن
باید با مامانتون هماهنگی کنید که دیگه از طرف شما نظر نده :))))
:-D بذارید راحت باشه :-))
خانم جمعه پور قربون دستت منم شوور ندارم :)) اگه اینجارو میخونی بیا منم بگیر :)) 
:-)) نه نیا دلژین مال خودمونه :-D
خانم جمعه پور رو حالا از کجا پیدا کنیم😂
تو بیمارستان :-)))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آرشیو مطالب
پیوندهای روزانه
Designed By Erfan Powered by Bayan