- چهارشنبه ۲۶ مهر ۹۶
- جمعه ۲۱ مهر ۹۶
- سه شنبه ۱۸ مهر ۹۶
- سه شنبه ۱۸ مهر ۹۶
- شنبه ۱۵ مهر ۹۶
نادر دماغو
PhD(دماغو نیست)رزدماغو
مهران نامهربان دماغو ملقب به مهربان
مجهول الدماغو
لیمو(دماغو نیست) کجایی تو؟ قبول نشدی که نشدی!
کلاس چرانمیای؟
خاموش دماغو
داداش کار (خیلی دماغویی)
زیرزمینی دماغو الدماغو
و تمام همکلاسیها
- چهارشنبه ۱۲ مهر ۹۶
- سه شنبه ۱۱ مهر ۹۶
3/7/96
11:30 Am
اتفاقی که امروز خیلی یهویی متوجه شدم واقعیه و ۸۰% احتمال وجودش توی زندگیم هست رو حتی تصور هم نمیتونی کنی,از ذهنت هم رد نمیشه چیه...اونقدر بزرگ و فاجعه ست که شک ندارم توی زندگی هرکسی درموقعیت من پیش بیاد کل زندگیشو تعطیل میکنه,می میره!.به معنای واقعی!! قطعا میتونم بگم می میره!
منم مردم!! ولی فقط یک ساعت!
میدونی چطوری بود؟تنها خونه بودم داشتم درس میخوندم و یهو مثل یه شهاب سنگ افتاد جلوم! کتابمو بستم و رفتم اشپزخونه دیدم ظرف کثیف هست و شروع کردم به شستن اونا و همزمان به پهنای صورت اشک ریختم.زاار زدم!! کلی تو ذهنم تحلیل و تجسم کردم و نابود شدم,بعدش اقدام کردم به
سالاد درست کردن!
یک لحظه چنان شکستم که جلو یخچال زانو زدم و بازم زاار زاار!
یک ساعت مرده بودم,زمان متوقف شده بود و الان باز من لیموام.این زندگی منه و اینم شرایطش.من یک عالمه دوست صمیمی و نزدیک دارم و از همه نزدیکتر همون میم.جیم خاص خودمه که میتونم بگم واسش مثل کف دستم! ولی حتی با اونم نمیتونم در این مورد هیییچ صحبتی داشته باشم. تا این حد که اگه یکیو بذارن جلوم بگن یک ساعت دیگه زندست بازم نمیتونم حتی به اونم بگم!
حتما دور از ذهنه ولی عین واقعیت زندگی من الان همینه.این اتفاق باید منو از پا درمیاورد و موفق هم شد! اما فقط همون یک ساعت
همونقدر که عاشق دنیایی ام که خودم واسه خودم ساختم و توش زندگی میکنم , از دنیای بیرون متنفرم,همینی که هممون داریم توش زندگی میکنیم . خیلی هم لعنتیه,فقط منتظره ببینه تو داره بهت خوش میگذره و توی ذهنت ادعا میکنی قهرمانی , تالاپی گند میزنه بهش! ولی متاسفم! عددی نیستی , میدونم من مردم ولی روحی از خودم ساختم که از دوساعت پیشم بیشتر دوستش دارم! باور نکردنیه ولی درست همه این اتفاقات افتاد توی یک ساعت
میدونی چیه؟! من هیچوقت واسه خودم نوشابه باز نکردم! هیچوقت خودمو تحویل نگرفتم , همیشه درحال تمجید و تعریف شنیدن از هرکسی بودم ولی همون زمان هم هیچ حسی نداشتم,هیچی! نه غرور,نه سرور نه توهم و ادعا...هیچی هیچی هیچی! میخوام خودمو بخاطر تمام بی محبتی هام ببخشم! همینجا بهت بگم خودم عاشقتم و از این به بعد تو رو از همه بیشتر دوست دارم و میجنگم واسه هرحس خوبی که دوستش داری! از این به بعد باورت میکنم که وجود داری. اگه یکی یه چیزی ازت شناخت و گفت و تحسین کرد اون واقعا تویی! باورش کن بابا(از نداشتن اعتماد به نفس به هیچ عنوان حرف نزدم چون اونو دارم!!)
شاید از نظر خودت تواضعه ولی نیست!.حتی شاید فکر کنن تظاهره!
اینم بگم همه ادمهای اطرافم اینطوری گل و بلبل نیستن:-) از بین همه اونها هستن کسایی که هیچ از من خوششون نمیاد و متنفرن. اثباتش هم بات ناشناس تلگرام که میون همه کامنتها, چهار نفر چنان ابراز تنفر کردن که من باورم نمیشد واقعیه
پس چرا نمیبینمشون اطرافم؟!اینا خیلی ترسناکن ها!!
بگذریم! با این اتفاق امروز نمیدونم چه حسی برام مونده و میتونم ادمها رو دوست داشته باشم هنوز یا نه, میتونم اعتماد کنم یا نه! الان تنها چیزی که میدونم اینه که میخوام تنها باشم , تا وقتی که خودم نخوام کسی بهم نزدیک نشه.
ولی قوی تر میتونم باشم, تلاش بیشتر میتونم داشته باشم , انرژیهای مثبت شخصی بیشتری میتونم داشته باشم و پرقدرت تر از قبل میتونم واسه خود خود خودم ادامه بدم
و دارم میرم که درس خوندنمو ادامه بدم بدون هیییچ فکر اضافه ای! حتی واسه اینکه به خودم و لعنتی ترین دنیا ثابت
کنم که اره دقیقا این منم! همیقدر قوی و در مقابل انرژی منفی سنگ!صخره حتی! امروز باکیفیت تر از دیروز درس میخونم, بیشتر از دیروز میخندم, و صدبرابر بیشتر از دیروزهای گذشته خودمو دوست و باور دارم :-)
+ امروز که حالم خوووب خوبه و همه چیز مرتبه اصلا قصد پست کردن اینو نداشتم اما ثبت میکنم یادم بمونه :-)
+معجزه زندگی دقیقا همونجاست که میم.جیم حالتو بپرسه و بگی نمیتونم واست توضیح بدم و اون دقیییقا بگه چه اتفاقی افتاده!! و من هنگم که تو چطوری فهمیدی؟! و بگه نترس رمال نیستم :-)) هنوز باورم نمیشه ولی ارزششو داشت سه ساعت وقت بذارم و صحبت کنم و به جاش بقیه روزهای اینده رو به طور خالص و بی هیچ نگرانی به دست بیارم
+همه حسهام برام مونده و هیچی تغییر نکرده :-) به اون تفکرات اولیه وقتی با یه چالش مواجه میشید اهمیت ندید, میگذره :-)
+پست قبلی شعار نبود! این اتفاق هنوز هم وجود داره ولی گفتم که بیاید خاصترینو بسازیم ,دقیقا همینطوری
حالتون خوب خوب خوب :-)
- سه شنبه ۴ مهر ۹۶
- شنبه ۱ مهر ۹۶
-
فروردين ۱۴۰۲ ( ۱ )
-
اسفند ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
آبان ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
شهریور ۱۴۰۱ ( ۴ )
-
مرداد ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
بهمن ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
آذر ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
مهر ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
شهریور ۱۴۰۰ ( ۴ )
-
مرداد ۱۴۰۰ ( ۵ )
-
تیر ۱۴۰۰ ( ۳ )
-
خرداد ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۳ )
-
فروردين ۱۴۰۰ ( ۶ )
-
اسفند ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۶ )
-
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
-
آذر ۱۳۹۹ ( ۱۰ )
-
آبان ۱۳۹۹ ( ۸ )
-
شهریور ۱۳۹۹ ( ۶ )
-
مرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
تیر ۱۳۹۹ ( ۱۲ )
-
خرداد ۱۳۹۹ ( ۴ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۴ )
-
فروردين ۱۳۹۹ ( ۵ )
-
اسفند ۱۳۹۸ ( ۶ )
-
بهمن ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
دی ۱۳۹۸ ( ۸ )
-
آذر ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
-
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۵ )
-
مهر ۱۳۹۸ ( ۵ )
-
شهریور ۱۳۹۸ ( ۲۲ )
-
مرداد ۱۳۹۸ ( ۱۳ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۲۱ )
-
خرداد ۱۳۹۸ ( ۳۱ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲۳ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱۳ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۱۳ )
-
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۱۳ )
-
آذر ۱۳۹۷ ( ۷ )
-
آبان ۱۳۹۷ ( ۹ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۱۶ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۲۶ )
-
مرداد ۱۳۹۷ ( ۴۱ )
-
تیر ۱۳۹۷ ( ۲۶ )
-
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۱۱ )
-
فروردين ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
-
اسفند ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
دی ۱۳۹۶ ( ۱۲ )
-
آذر ۱۳۹۶ ( ۱۲ )
-
آبان ۱۳۹۶ ( ۱۱ )
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۹ )
-
شهریور ۱۳۹۶ ( ۱۴ )
-
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲۰ )
-
تیر ۱۳۹۶ ( ۱۴ )
-
خرداد ۱۳۹۶ ( ۱۴ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۷ )
-
فروردين ۱۳۹۶ ( ۱۳ )
-
اسفند ۱۳۹۵ ( ۱۱ )
-
بهمن ۱۳۹۵ ( ۱۴ )
-
دی ۱۳۹۵ ( ۸ )
-
آذر ۱۳۹۵ ( ۸ )
-
آبان ۱۳۹۵ ( ۷ )
-
مهر ۱۳۹۵ ( ۱۵ )
-
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۷ )
-
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۲ )