!…سه نقطه های دل لیمو...!

عجله نکن ! زندگی همین روزاست !

دختر قشنگم... بزرگ شدی!

قبل از عید رفتم تهران برای فارغ التحصیلی و یه دیوونگی کردم و تجربه جدیدی رقم زدم. در واقع اجازه دادم کودک درونم سه چهار روز شادترین دختر دنیا باشه و شد. راضی ام. نمیدونم بعدا که اینجا رو میخونم یادم میاد جریان چی بوده یا نه.

اسم این روزهام؟ زندگی در انتظار
دارم از لحظه هام لذت میبرم، بیشترین تلاشم برای زندگی در لحظه ست و خوش گذرونی با چیزهایی که دارم. مراقب ترینم برای سلامت جسمی و روانیم.

چرا انتظار؟ منتظرم دوتا کتاب چاپ بشه... کتابهایی که نمیتونم بگم مال منن اما من هم نویسندشون هستم. باورت میشه؟ رویای بچگیم داره محقق میشه، داره میشه همون که میخواستم. نویسنده کتاب میشم!
و این هیچی جز لطف خدا نیست چون در غیر این صورت اصلا ممکن نبود چنین اتفاقی بیفته اونم توی این مدت که من روی هزار تا چیز تمرکز کرده بودم.
دوتا مقاله هم دارم که منتظرم استادم پیگیری کنه و دیگه کاری از من ساخته نیست.

و شاید مهمتر و تاثیرگذارتر از قبلیها، منتظرم چهارشنبه برسه. چهارشنبه ای که نمیدونم چی میشه، مثبته یا منفی اما یه قرار مهم دارم که کل زندگیم رو تحت الشعاع قرار میده. بسیار نیاز به آگاهی دارم.

این روزها؟ کار میکنم، درس میخونم، مینویسم، تجربه میکنم... و این استقلالیه که جا داره بزرگتر بشه. تازه اولشه.
آرشیو مطالب
پیوندهای روزانه
Designed By Erfan Powered by Bayan