اگه دو سه روز قبل بود پتانسیل اینو داشتم که روزی سه چهار تا پست بذارم! و بیان بازی درآورده بود نمیتونستم وارد پنل مدیریت شم و حتی واسه بقیه کامنت بذارم(کلا فکر کنم مشکل از نت خودم بود) ولی همه تونو خوندم:)
و الان همه چیزایی که میخواستم بنویسم یادم رفته:)) همینقدر ماهی گلی!
از این روزها بگم که من به طور واقعی برگشتم به فضای مجازی:)) تلگرام و واتساپ و اینستای خانوادگی ! و زحمت کشیدم ایمو رو حذف کردم چون حوصله تماس تصویری رو ندارم,همینطور که از تماس صوتی خوشم نمیاد. یا چت یا فیس تو فیس!همین:)
خب خیلیها بعد از کنکور اتاقشونو مرتب کردن,یه عالمه خوابیدن,رفتن کافه,استخر,پارک آبی,ورزش,سینما,مهمونی و...!
ولی من چی؟! اتاقمو مرتب نکردم چون مرتب بود! یه عالمه که نخوابیدم هیچ؛تا 48 ساعت بعد از کنکور هم بیدار بودم حتی!
این روزهام بیشتر از قبل نمیخوابم فقط ساعت خواب و بیداریمو عوض کردم! از چهارصبح میخوابم تا یازده و دو دقیقه ظهر!!! نمیدونم جریان چیه و شاید هم عجیب باشه ولی دقیقا هر روز همین ساعت بیدار میشم:)) تازه اگر نگران سلامتیم نبودم همون ساعت هم نمیخوابیدم! درسته معروفم به خواب الودگی ولی تنها دلیلش اینه که زمانی که بقیه بیدار میشن من میخوابم و اونا فکر میکنن من همیشه خوابم:)) هیچکس هم توجیه نمیکنم واقعا,مگه مهمه کی چی فکر میکنه؟!
یه سر به آرایشگاه زدم بعد از چندین سال:) رفتم کلاس شنا ثبت نام کنم که تعطیل بود و همین باعث شده یکم بیخیالش شم که به طور حرفه ای دنبال کنم شنارو,البته موقتا!
سپردم پسرخاله ام یه دوچرخه خوب واسم پیدا کنه دوباره:)
و کسی که منو بیچاره کرد دندونپزشکم بود! نمیفهمم چرا این مدلی معاینه میکنن اخه؟! رفتم واسه معاینه و تا سه روز بعدش دوتا از دندونام از درد دیوونه ام کردن:/ و همینو بگم که 98% بودجه ای که واسه تابستونم داشتم رو باید بدم واسه دندونام برن:)
یکی از دندونای جلوم یه مشکل پیدا کرده که پیشنهاد دکترم این بود واسه یک شکل شدنشون یه نمه زیبایی کار شه جلوم,عقبیها هم بماند! هیچی دیگه هزینه همینا تعطیلم کرد:)) نمیخوام باز درخواست پول بدم خیلی خودخواهی میشه!بقیه ام برنامه دارن واسه خودشون (همچین ادم منصف و خوبی هستم:)) )
نمیدونم چرا؟!من هم مسواک میزنم هم نخ دندون استفاده میکنم هم مراقبشونم!ولی همیشه باید یه مشکلی باشه بین این کوچولوهای دهنم:) بگذریم
خودمو کاااامل از اون جو کنکوری بودن کندم! طوری که یادم نمیاد هفته پیش چطوری بود و نمیخوام هم که برگردم به عقب
به اندازه چندتا مشاور هم این روزا به سال سومی های مدرسه مشاوره دادم! اول و اخر همه صحبتهام هم گفتم که دوست عزیز این فقط تجربیات منه دقت کن! و اونا با لطف خودشون اعتماد دارن به من.فقط کاش همه رو به طور جامع نوشته بودم که واسه همه کپی میکردم! آخه یه روزی مثل امروز حالم بهم میخوره باز بخوام راجع به برنامه ریزی و کتاب کمک آموزشی و... صحبت کنم
به خود کنکور اصلا فکر نمیکنم ولی به انتخاب رشته و نتایج زیاااد فکر میکنم! دو سه بار هم نزدیک بود به جنون کشیده شه کارم از یس سردرگمم:)) وقتهایی هم که حوصله دارم میرم راجع به رشته های زیرشاخه تجربی تحقیق میکنم و چقدر گسترده ست! و متاسفانه 580هزار داوطلبمون دارن واسه سه رشته دست و پا میزنن
پارازیت : بالای صفحه گوشیم این متن اومد>> دقت کردین بزرگترین آزمون علمی کشور اصلا علمی نیست؟!
:))) اهان ! دیروز عضو یه گروه به اسم "پساکنکور" شدم به مدت دوساعت! هیچ حرفی هم نزدم فقط میخوندم که راجع به همه چیز صحبت میکردن به جز درس و کنکور:)) یه عالمه خندیدم
یه روز عصر هم رفتم پیش سارا و گپ زدیم
کم از خونه بیرون رفتم اخه فعلا میخوام خودمو بازیابی کنم!
اگه به بخش "معرفی کتاب و فیلم" همین بالای وبم سر زده باشید چندین فیلم به تازگی معرفی شدن, و جالبه بدونید همه اینا توی همین چند روز دیده شدن! بماند که فقط ایرانیها رو نوشتم فعلا و بعدا غیرایرانیها! رو هم مینویسم
حدود 50 صفحه از کتاب never leave me رو هم خوندم که وقتی فهمیدم فیلمش ساخته شده گذاشتم کنار فیلمو ببینم!
راستی بعضی از دوستهای بیانی خیلی کتاب میخونن و فیلم میبینن! ممنون میشم همونجا کتاب و فیلمها رو بهم معرفی کنید
منم هرچند مدت یه بار کتاب و فیلمهای خودمو اونجا ثبت میکنم واسه هرکسی که دوست داشت
هنوز خیلی فعالیتهای این یک هفته ام مونده ولی هم پست طولانی شد هم کافیه فعلا:)
راستی! من فکر میکنم همون بابرنامه بودن و درس خوندنه حس رضایت بیشتری منتقل میکرد تا این سرگرمی های جذاب گذرا که تهش یه فکر که "وقت تلف کردن" هستن میاد سراغت!