سلااام
پس از چند روز غیبت برگشتم :-)
خوب خوبم خداروشکر , شما حالتون چطوره؟
زبونم برفک زده :-\ :)))) اییییینقدر درد میکنه
دو روز اخیر از بس گلودرد داشتم حرف نمیزنم
هرکاری کردن منو ببرن دکتر نرفتم! با درمانهای خودم گلودردم خوب شد...ولی هنوز زبون عزیزم درد میکنه :))
√خانوم ش مدیر مدرسه سابقم تماس گرفت و کللللی ابراز علاقه کرد و گفت من پرونده اتو نمیدم, نمیذارم امتیاز قبولیتو ببری یه جای دیگه , اگه بری رقابت کلاستون میخوابه :-\ (من کی با کسی رقابت داشتم اخه؟!) ، نباید بری , همینجا بهتره و....
درکل هیچیش به نفع من نبود اما فکر کنم این شش ماه باقی رو همینجا بمونم , به هرحال تاثیر اون مدرسه نمونه درصورتی مثبت بود که از اول اونجا میرفتم نه دروس پیش دانشگاهی
البته بگم هنوز تصمیم نهایی رو نگرفتم
√ از فردا خاله جان +دایی +مادربزرگ تشریف میارن و اخر هفته رو نمیتونم طولانی مدت مطالعه داشته باشم , اما ساعت مطالعه صفر هم نخواهد بود
چون یکم دچار اضطرار شدم این اخر تابستون :)
این روزها هم حسابی مشغولم
√ دوستم پ.س چند روز پیش تماس گرفت کلی دپرس بود که نامزدیشو بهم زده , امروز بهم خبر داد که نرم افزار شبانه شیراز قبول شده :)
خیلی براش خوشحال شدم با توجه به شرایط زندگیش
√خیلی وقته گزارش درسی ندادم دوستهای کنکوری خاموش شدن , قول میدم پست بعدی بنویسم براتون :)
شااد و موفق باشید :)
- سه شنبه ۱۶ شهریور ۹۵