بعد از دوسال، ساعت یک شب(صبح) اومدم به سختی رمز وبلاگمو به یاد آوردم و یه نگاه به ستاره های روشن و خاموش انداختم. راستشو بخوام بگم خیلی چیزا یادم رفته، اونایی که عکس و آدرس وبلاگشون هنوز همون قبلی هست رو یادمه… چندین نفر رو خوندم
یکی ازدواج کرده یکی فارغ التحصیل شده یکی رفته سرکار
خوشحال شدم
ولی میدونی چی شد؟ دو نفر مردن، از این دنیا رفتن! باورت میشه؟
دوست نداشتم دو سال بگذره و بیام همچین چیزی ببینم. ناراحت شدم
حس عجیب و گنگی دارم
با خودم گفتم یه پست بنویسم ببینم کسی هست اینجا رو بخونه؟ چراغ وبلاگ رو روشن کنم؟
- پنجشنبه ۱۱ بهمن ۰۳