!…سه نقطه های دل لیمو...!

عجله نکن ! زندگی همین روزاست !

دلم پر میکشه برای تجربه ی این حس در آینده

بچه ها!
میخوام بگم خبری از فرودگاه و هواپیما و ساحل نبود اما من اون روز رژ کمرنگم رو زدم و آروم از اتاق خارج شدم ، سوار مترو شدم و تنهایی یک مسیر جدید رو برای اولین بار طی کردم و خودم رو رسوندم به مقصد! و اتفاقا اون نامه به نوعی وجود داشت و پایان داستان همون روز هم برام باز بود.
اما الان؟! اواسط داستانم و قصد دارم به زودی بنویسم ادامه اش رو
نکته؟! اره! این داستان واقعی زندگی من بود و هست!
دلم پررررر میکشه برای تجربه این حس در آینده ! نمیخوام برگردم عقب چون راه طولانی و قشنگی رو اومدم و یک عالمه تجربه کسب کردم و میتونم صدبرابر بهترش رو در آینده دوباره و دوباره تجربه کنم و آخ!! دلم پر میکشه!!

اگه نمیدونید داستان چیه این پست رو بخونید :) و لطفا اگر میخونید هم آهنگش رو گوش بدین حین خوندن و هم برام بنویسید! 

عزیزممممممم....منتظر ادامه شیم از طرف تو....با یه دنیا حس خوب جدید...

چشممم مه سوجاان :****** مرسیا

راستش تصور رخ دادنشم با حاله لیموووو 

الهی خفن تر از اون چیزی ک قبلا شده یا ذهنته پیش بیاد واست😁🤓

*___* عزیزم
مرررررسیییی از دعای قشنگت واقعا و الهی امین :)
حال دلت خیلی خوش

چه داستایی لیمویی رنگ دلنشینی

و چه جمله قشنگییی *____* مرررررسییی

من این پست رو خوندم و اونیکه لینک اش رو داده بودی

داری واسمون مینویسی؟*__*

مررررسی :) من قبل دیدن کامنتهای خودم اومدم چند تا وبلاگ خوندم و جالبه همین الان وبلاگت بوودم :)) باحال بود کامنتت رو دیدم

اررره *_*

منتظر ادامش هستیم 😃

چشم حتما :)

اوه... نمی‌دونم چی بگم الان:) فقط الان پر از لبخندم برای خوندن ادامه‌اش:)

عزیزم :) چشم انشالله به زودی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آرشیو مطالب
پیوندهای روزانه
Designed By Erfan Powered by Bayan