!…سه نقطه های دل لیمو...!

چیزی نمیگم و فقط میگم هعیییی....🤷‍♀️

بوس به کله ات دختر💟 من با تمام وجودم حس کردم اینو.خیلییی زمان برده تا اینو بپذیرمش،تازه گاهی عین یه چیز کهنه که خوب نشده سر،باز میکنه ولی نفسگیر نیست و گذرا شده...

اره منم باهات موافقم اما من در رابطه با زمان صحبت کردم،صد البته که سطح رابطه هم این وسط خیلی اهمیت داره.مثلا من فکر میکردم نمیشه تو این دوره ادم از همسرش دور باشه به هر دلیلی ولی یه زمانی بخاطر دلایلی مجبور میشی از همسرت دور باشی.من چندتا از دوستام به همین صورت هستن.ولی خیلیی سخته،یعنی من همیشه اینارو میبینم خداروشکر میکنم که جاشون نیستم.درسته که وقتی اونارو دیدم ،فهمیدم شدنیه ولی واقعا خیلی سخته 

سلام :)

یعنی به معنای واقعی کلمه میفهمم چی میگی...

تازه علاوه بر همه سختی‌هایی که دوری داره، انگار یه چیزی رو هم گم کردی، یه کلافگی دائمی هم به تمام این شرایط اضافه میشه :(

موافقم. یکی از باگ های بشریته بنظرم که آدم ها بعضی وقتا نمی تونند اونجایی باشند که دلشون می خواد فکر کن بتونیم چشممونو ببندیم بعد بریم جایی که میخوایم باشیم پیش آدمایی که میخوایم ببینیم بعد که دیدیمشون و کنار هم یه چایی خوردیم چشامونو ببندیم دوباره برگردیم جایی که بودیم و به کارمون ادامه بدیم.