تصور کن یک سااااال تمام یه وزنه ی چند کیلویی رو بذاری روی یه دسته پنبه یا ابر
چرا راه دور بریم؟ تشکهای تخت ... دیدی وقتی هیچی روشون نیست حجیم میشن و وقتی میخوابی حجمشون کمتر میشه؟
من یک ساله که وزنه ی سنگینی رو روی مغزم گذاشته بودم
الان اون وزنه رو برداشتم و مغزم داره خودش رو رها میکنه
شاید علت سردردهای شدید اخیرم همین باشه
به هرحال اتفاق شیرین و آرامش بخشیه ...
دروغ نیست میگن بزرگترین نعمت زندگی سلامتیه.سلامتی روح و روان رو دست کم نگیرید
نذارید اتفاقهای روزگار شما رو از پا در بیارن
دیشب جلسه ی مشاوره داشتم.دکتر بهم گفت این کاری که کردی در حد یه دختر14 ساله بوده.
نمیدونی که چقدر چقدر چقدر از خودم خجالت کشیدم.از هیشکی نه..فقط از خودم
روم نمیشه تو آینه به چشمهای خودم نگاه کنم
من؟کسی که همیشه توی فامیل و دوست و آشنا و حتی دانشگاه همه فکر میکررن از سنم بزرگترم کاری کردم در حد یه دختر 14 ساله!! اینه که میگم اجازه ندید اتفاقهای روزگار شما رو از پا در بیاره.اجازه ندید هیچ چیزی شما رو از اصل وجودیتون دور کنه
دنیا خیلی خیلی خیلی بزرگتر از چیزیه که توی ذهن ما بگنجه ، میلیاردها آدم روی این کره خاکی وجود دارن که همشون خاکستری ان.هیچ کدوم نه سیاهن نه سفید.حتی خودت هم خاکستری ای
هروقت از یکی از اون آدمهای خاکستری رنجیده خاطر و ناراحت شدی به این فکر کن که جهان چقدر از درد تو بزرگتره.به این فکر کن چند میلیارد ادم دیگه وجود داره که تو رو آزرده خاطر نمیکنه.دوستت داره.یا حتی هیچ حسی بهت نداره و از کنارت میگذره.پس چرا خودت رو درگیر یک نفر از اون چند میلیارد نفر کنی؟
فقط بگذر ... بگذر ... بگذر ...
اینو منی دارم میگم که یک سال یه وزنه ی ده کیلویی روی مغزم بوده و خفه ام کرده!! چشمم رو کور کرده و دستم رو بسته
و الانه که رهااا شدم.گذشتم.فراموش کردم
دیگه یادآوری هیچکدومش اذیتم نمیکنه
دیگه حتی نمیخوام ثانیه ای برای فکر کردن بهش وقت بذارم
یادتون نره شما هیچ هیچ هیچ احدی رو نمیتونید تو زندگیتون تغییر بدید ، اما خودتون رو میتونید :)
- سه شنبه ۲۰ خرداد ۹۹