داشتم میرفتم ... سه تا دختره روبروم بودن.
یکیشون هی نگام میکرد میگفت غزل! غزل!
من هم به روی خودم نمیاوردم
دیدم همچنان ادامه میده به قوت قبل! برگشتم دیدم پشت سرم کسی نیست
گفتم شما با منی؟ گفت اره مگه اسمت غزل نبود؟
گفتم نه !
گفت ولی خیلی بهت میاد :||
- سه شنبه ۲۴ ارديبهشت ۹۸