دارم کتاب اعتماد به نفس از باربادا دی آنجلیس نویسنده ی خوش قلمم رو میخونم :)
کتاب رو دیشب توی وسایلهای مصی هم اتاقیم پیدا کردم.رفته بوده از یه ترم بالایی کتاب بگیره اینم بهش داده بود
و خب من از اون مشتاق تر بودم واسه خوندنش :)) خیلی کتاب خوبیه و بهت میگه که اعتماد به نفس برخاسته از این حقیقته که من میدونم اگر تصمیم بگیرم کاری رو انجام بدم حتما اونو تا پایان دنبال میکنم.فارغ از نتیجه
""هنگامی که اعتماد به نفس و خودباوری خود را بر اساس آن که و آن چه به راستی هستید و نه بر اساس موفقیت ها و دستیابی ها یا شکست ها و ناکامی های خود بنا می کنید چیزی را در خود خلق می نمایید که هیچ کس و هیچ چیز یارای گرفتنش را از شما نخواهد داشت""
+توی این مدت فیلم های زیادی رو دیدم که یادم رفت بیام و بنویسم
WE رو با الف دیدم.راجع به پادشاهی که بخاطر ازدواج با معشوقه اش تاج و تختش رو رها می کنه! و فیلم خیلی خیلی خوش ساخت و قشنگی بود
سینمای دانشگاه هم فیلمهای زیادی واسمون پخش کرد ، از قدیمی ترین ها تا جدیدها. اونایی که با کلاسهای من تداخل نداشت و یا وقتش رو داشتم برم ببینم هلن ، یکی از ما دو نفر ، لاتاری ، رگ خواب و تنگه ی ابوقریب که بیست دقیقه اش رو دیدم!
به جز همون اخری بقیه رو دیده بودم و صرف سرگرمی رفتم
پست طولانی میشه اگه بخوام اتفاقات جدید هم بنویسم :) بمونه واسه فردا..
- پنجشنبه ۲۶ مهر ۹۷