پست قبلی رو نخوندم خودم.ولی فکر کنم غمگین و آشفته به نظر رسید :))) که البته همونطوری بود.ولی فقط همون لحظاتی که می نوشتم.حس های زیادی واسه لمس کردن بود.طوری که وقت نشه به قبلی برگردی
کااااش کم کم اتفاقات بعدش هم نوشته بودم.حیف
اما همش تو ذهنمه که باید بیام بنویسم! یه تعهد ناخودآگاه به خونه مجازیم دارم
فقط بگم این زندگی ای که شروع شده با تمام دغدغه هاش انقدررر خوبه! انقدرر دلبره! و انقدر راه پیش روم دارم که هیچ وقت انقدر حالم باحال نبوده توی حیطه ی درس و زندگی
امیدوارم بمونه و البته خودمم که باید نگهش دارم!
سعی میکنم تا فردا بنویسم و منتشرش کنم:)
- جمعه ۶ مهر ۹۷