روز تولدم کیلگارا بهم یاد آور دوتا از رندترین زمان های زندگیم شد.منم خودم رو بستنی ها مهمون کردم *.*
این هفته , هزارمین هفته زندگیمه
هیجان انگیزه
توی هزارمین هفته زندگیم شروع کردم روزانه دوساعت بی وقفه میرم پیاده روی و انقدر خوبه که میخوام اگر عمری بود هزار هفته بعدی هم ادامه اش بدم
فکر کن هزااار هفته زندگی کردیم :)) خندیدیم , گریه کردیم , زمین خوردیم , بلند شدیم , عاشق شدیم , عاشق موندیم! , بزرگ شدیم لیمو!!
دیروز هم سمآنه واسم کامنت گذاشته بود که پست سالهای قبلت رو با الآنت مقایسه میکنم چقدر تغییر کردی , رنگ نوشته هات عوض شده…
منم رفتم که خاطراتمو مرور کنم و خیلی اتفاقی اینو پیدا کردم
راه دومیه هستیم.
رسیدییییییم *.* ما تونستیم :)
حالا میخوام اینجا دوباره بهت قول بدم هزار هفته بعدی که گذشت همه آرزوهات خاطره شده باشن. در واقع همه هدف هات
میرسونم تو رو *.*
بعدش توی دوهزارمین هفته زندگیمون میشینیم باز بستنی میخوریم و تیک سبز رو کنار تک تک برنامه های ثبت شده توی دفترچه یادداشت قرمزمون میزنیم
قول میدم برسونمت آنجا که باید …
با این هوا عمری نفس کشیدم :) ای خدا
می میرم اینجا بی هوا مرا رها مکن!
- پنجشنبه ۱۷ خرداد ۹۷