گوشیم زنگ خورد مامان دوستم سین بود
خیلی ترسیدم بعد که جواب دادم خودش بود:))
بدون مقدمه میگه لیمو اگه امسال خدایی نکرده قبول نشدی میمونی دیگه نه؟!
+:))) چی میگی؟!! قبول میشیم
-نه تو حالا بگو
+نکنه نشستی درس خوندی دیدی وضعیت وخیمه حالا زنگ زدی شریک جرم پیدا کنی که مامانت نکشتت ؟:))
-وای اره! اینقدر نخند من دارم گریه میکنم توروخدا بگو
+ببین یک درصد فکر کن قبول نشم!خب نمیگن تشریف ببر دانشگاه که!! مجبورم بمونم:)) هرچند مادر من از همین الان روزی سه بار میگه من نمیذارم بمونی یه وقتها حواست باشه
..
.
و بالاخره اجازه بده ما بریم درسمونو بخونیم
اون یکی هم از الان داره واسه سفرهای بعد از کنکورمون برنامه ریزی میکنه!
بیخیال دوستان بیخیال! من تو فکر تست 125 ام که جوابش چطوری منفی شده شما کجایید؟:))
و اینکه بله! بنده اجازه ندارم به سال بعد فکر کنم حتی:/ روزی سه بار به جای سه وعده غذایی اینو به خوردم میده مادرم
فقط از یه طرف شانس اوردم که والدینم کلیک نکردن روی پزشکی و حتی باهاش مخالفن! پدر که میگه ترتبیت معلم عالیه!!و چیز دیگه ای رو قبول نداره
مادر هم که میگه تجربی فقط پرستاری
و اما من! علاقه امو قبلا گفتم و کسی نمیپرسه چیه! مهم اندازه تلاشه!
پست بی محتواییه میدونم.فقط خواستم عامل خنده امروزو ثبت کرده باشم
++ امشب برای منم دعا کنید دوستان^_^
+و اما تست بعدی 126!!!
- سه شنبه ۲۳ خرداد ۹۶