حوزه ازمون رو بخاطر عید عوض کردن.یه کانون بود رفتم اونجا میترسیدم از جام تکون بخورم از بس ترسناک بود:/
امروز تعدادمون از نصف هم کمتر بود!!! خیلیها تو کنکور فقط سیاهی لشکرن انگار
ازمون که شروع شد هی شروع کردم به لرزیدن!خیلیییی سرد بود.شوفاژ که نداشت همون بخاری هم بی تاثیر بود
همه ساعت نه و نیم رفتن من یک ساعت دیگه تحمل کردم و جواب دادم.
بعد رفتم دیدم دوتا از دوستام و استاد و یه اقایی دارن تصحیح میکنن از بیکاری!!:))
دوستم گفت لیمو میخوای ازمون تورو هم بررسی کنیم؟
گفتم نه نمیخوام ابروم میره:))
استاد گفت ما که بیکاریم بیا ببینم چیکار کردید
سوال یک؟گزینه سه......سوال سی؟گزینه دو....
نگام کرد گفت بیداد کردیاا!! منم حواسم به پوسترهای دیوار بود گفتم چی فرمودید؟گفت :میگم بیداد کردی خیلی عالیهههه
و من لبخند:)
رسید به شیمی گفت جهشی پیشرفت کردیاا:))
شیمی تاثیرات کمپ بود واقعا:)
فقط این دفعه ریاضی رو کاملا سفید رها کردم به دو دلیل! 1.بیشتر سوالای هندسه بود 2.خیلی سرد بود تمام ماهیچه هام منقبض شده بود!مجبور بودم برم دیگه
الان چون بیداد کردم شب میرم عروسی:))فقط نمیدونم چی بپوشم:|
- دوشنبه ۷ فروردين ۹۶