اگه الان درست توی ذهنم باشه 223 روز دیگه روزیه که قراره طبق نظام اموزشی عادلانه (هه) سرنوشتم رقم بخوره. ما که راضی ایم گله ای هم نیست چون در واقع حوصله ای هم نیست:))
هنوز خیلی مونده که بگم اماده ام و طبق محاسبات باااید از کاتالیزگری استفاده کنم تا پیشرفت مضاعفی داشته باشم بلکه به ارامش برسم و حس کنم که بله منم در این دایره جایی برای اظهار وجود دارم! خلاصه که خدانگهدارتون :)))
حالا نه به معنای واقعی ولی گوشیم دیگه به نت وصل نیست و گه گاهی با لپ تاپ(مثل الان) میرسم خدمتتون :) (مشکل فنیه ها ولی بد هم نشد من ربطش میدم به درس و از مشکل استفاده ی مثبت میبرم)
بگذریم
اینجا بااروون بارید بررررف بارید و ما بسی شادمان گشتیم! زمستون همه چیزش عاالیه فقط این خوابش الان معضل شده که اونم رفع میشه
به نظر شما اگه من شبها تا 3 بیدار باشم برای مغزم مضره ؟!!!! اخه میگن اون تایم رو به مغز استراحت بدید به جاش صبح زود از خواب بیدار شید....این قابلیت رو دارم که تا خود صبح بیدار باشم! اما اگه خوابیدم دیگه بیدار نمیشم :)) خودمم متعجبم! حالا شما چی میگید؟بده؟
*بین این درگیری ها باید یه پژوهش زیستی داشته باشم با فونت x و رنگ و نشانهای x و ارسال کنم به ادرس x نمیدونم معلم زیستم چه گیری داده:(
*دوشنبه نذر خواهیم داشت و درحال تفکرم که به کجا پناه ببرم!!
*** یه داستان واقعی هم بگم و برم :) : درجریانید که ماشینمون داغون شده و الان با اژانس این طرف و اون طرف میریم ! صبح من و مامان با مهندس رفتیم مدرسه ای که قرار بود ازمون برگزار شه.خیل عظیمی از پسران بزرگسال :))) جلوی در کوچیک حیاط ایستاده بودن و راه تنها دختر در اون لحظه که من بودم رو سد کرده بودن. من مشکلی نداشتم با یه ببخشید راه باز میشد . جناب از ماشین پیاده شدن و با صدای بلند فرمودن که بفرمایید اون طرف بایستید مگه نمی دونید خانوما هم میخوان از این طرف رد شن؟چنان عصبانی بود که همشون بدون حرف رفتن کنار.
من اصلا از این کار خوشم نیومد.مگه کمک خواستم؟فقط زود رفتم ! خداحافظی هم نکردم
*من 8 روز اینده رو تعطیییلم :)) فقط یکشنبه 4ساعت کلاس دارم و تا یکشنبه هفته بعد وقت کافی برای درس خوندن دارم:)
پ.ن: دوستان کسی جواب اون سوالمو نداد که! لطفا شما بفرمایید نظرتون چیه.مضره؟یا نیست؟
درضمن به کلی نمیرم وگه گاهی میام
مرسی از لطف و مهربونیهاتون
- جمعه ۵ آذر ۹۵