خب امتحانها امروز رسما تموم شد و همه رفتن استراحت کنن توی این بازه ی تعطیلات اما من چی؟همچنان تا جایی که انرژی در جسم و ذهن دارم در حال امتحان دادنم.
اره! دارم توی امتحان جبرانی شرکت میکنم و تا اخرین قطره خون میجنگم :)))
خلاصه که این داستان همچنان واسم ادامه دارد.
نمیدونم.احساس کردم بدهکار خودمم.واسه این درس
احساس کردم سه چهار ماه پیش که داشتم میامترمش رو میخوندم فکرم مشغول و در حاشیه های پوچ بود.حس کردم میتونست بهتر بشه ولی نشد
تمام تلاشم بود ولی حقم نبود
واسه همین اول استاد رو و بعد هم ذهن خودم رو راضی کردم که یک بار دیگه واسش تلاش کنم
همه گفتن دیوونگیه ، سخته ، خودتو نکش
ولی من میدونم این کاریه که باید برای رضایت درونیم بکنم نه هیچ چیز دیگه ای
چهار تا از درسهای این ترمم توی گلوم موند! یکیش اون که استاد بخشی از نمرم رو ندید گرفت ولی خب اونقدر ناچیز هست که فراموش شه/ یکیش اون که بخاطر مشکلات سامانه نمره زیااادی ازم کم شد و رسما معدلم رو جا به جا کرد/ یکیش اون که حین امتحان گوشیم سوخت و خدا میدونه چه بلایی سرم بیاد :)) / یکیش هم همینی که دارم میرم جبرانش کنم و راستش به چیزی جز ۱۰۰٪ فکر نمیکنم.
خب با یه حساب سر انگشتی میشه دوتا درس که تو گلومه :))) هرچند میدونم تقصیر خودم نبوده ولی خب
سخت ترین ، طولانی ترین ، پرچالش ترین ، گرون ترین ، خشن ترین ، آموزنده ترین ، پرتلاش ترین ، و شاید حتی تلخ ترین ترم دوران کارشناسیم با اختلاااف ترم پاییز ۹۹ بود.
دو سال دیگه وقتی برگردم عقب و این ترم رو مرور کنم میگم یادته اون ترم لعنتی سخت جون رو؟ من صدای شکسته شدن درونم رو در این ترم شنیدم.تحولات عظیمی در زندگی شخصی ، خانوادگی ، عاطفی ، تحصیلی ، اجتماعی و روانیم اتفاق افتاد
حالا روی پله اخرم و چی؟ نه تنها زنده ام بلکه عمیقا عاشق خودمم که کم نذاشت توی هیچ بعدی.توی تک تک لحظات جنگیدم.واسه همشون.تمام سعیمو کردم بهترین خودم باشم و میدونم که بودم.شکسته ها رو جمع کردم و دوباره ساختم.
دمم گرم
+هنوز غمگینم بخاطر استادم اما چه میشه کرد... اینو پست کردم یکم فاز اینجا عوض شه همه انرژی ها روی اون نباشه بلکه بهتر شم.
فردام امتحان دارم.اخرین امتحان
+این پست یکشنبه نوشته شد.اما امروز چهارشنبه ست و بالاخره تمااااااام :) این ترم هم تموم شد.
حتی نمیخوام لحظه ای دیگه بهش فکر کنم
تنها چیزی که میخوام اینه که برم بدون هیچ آلارمی که قرار باشه نیم ساعت بعد صدام کنه بخوابم و بعدش دوش بگیرم و یه فیلم ببینم و امروزم رو با این کارها تموم کنم بشوره ببره :)) بعدش بشینم فکر کنم در بازه ی بین دو ترم چیکار کنیم