این روزا همش این جمله تکرار میشه"کمتر از چهار ماه دیگه وقت داری" توسط خودم,بقیه,هرکسی
تا اواسط اسفند از خودم راضی بودم.ولی الان راضی نیستم.من هیییچوقت فکر نمیکردم برسم به عید 96 و همچین وضعیت اسف باری داشته باشم از نظر خودم.نمیدونم شاید هم توقعم رو خیلی بالا بردم دیگه
به عید هم که میگن دوران طلایی!خب چرا این دوران طلایی فقط هفته دیگست؟؟چه زود تموم میشه:(
یکی از وبلاگیها میگفت جالبه اینقدر ارومی و با کنکور مشکلی نداری!!:))
وقتش نرسیده بود:)) الان از همه طرف فشار و تنش هست.حجم زیاد کتابها,سردرگمی,دقیقه های نود که درست همینا سرنوشتتو میسازن.... غر نمیزنم!خوشم نمیاد از این کار.ولی ابراز نگرانی میکنم الان:/
و بدتر از اون اینه که نمیدونم باید چیکار کنم:(
+بخش اول پست رو حذف کردم! شاید بهتر بود چیزی نمیگفتم!:)