- جمعه ۹ مهر ۹۵
یک هفته ست ارامش نداریم از دست پارتی های همسایه ها :| عروسی یک شبه نه یک هفته! از بس با صدای این اهنگها درس خوندم دیگه اگه یه جایی ساکت باشه سخت تمرکز میکنم!! :||
دارم به کتابخونه فکر میکنم!حتی اون کتابخونه پر سر و صدای مدرسه :|
دیشب ساعت ۱ چشمامو وا کردم,تمام بدنم به شدت میلرزید,دستام و فکم قفل شده بود,توی سرم کرخت شده بود :| هرچقدر تلاش کردم گوشیمو بردارم به یکی توی خونه زنگ بزنم تواناییشو نداشتم,انگار خواب رفتم.دوباره چند ساعت بعدش این اتفاق تکرار شد و صبح با سردرد از خواب بیدار شدم,ینی داشتم می مردم؟!!! شاید هم سکته خفیف بوده :))
خدایا ممنون که گذاشتی زنده بمونم ...!
+کم مینویسم؛ساده از کنار سوژه هایی که میشه ازشون نوشت میگذرم!
- پنجشنبه ۸ مهر ۹۵
- شنبه ۳ مهر ۹۵
- چهارشنبه ۳۱ شهریور ۹۵
هیچ وقت به خرید کردن علاقه نداشتم!گه گاهی هم میام تظاهر کنم که اره من خریدکردنو دوست دارم و این حرفها اما نمیشه!! اخه ادم تظاهر نیستم و نخواهم بود
امروز رفتم یه فروشگاه بزرگ اون پایینهای شهر که تاحالا نرفته بودم(تبلیغش رو از تلویزیون دیدم,خیلی هم خوب بودن اتفاقا کیفیتها)داشتم با نایلونهای خریدم قدم زنان رد میشدم که همونجا سد راهم شدن!!
ورودی و خروجی های فروشگاه مامور داره باید فاکتور تحویل بدی و چک شی :| از هفت خوان رستم عبور کردم:| کم مونده بود همه رو بذارم و برم!!
هیچ شکل و شمایلی نمیشه به خرید علاقه مند شد :))
√خب کتابی که این روزها هم خوندم و خوشم اومد"قورباغه ات را ببوس" اثر برایان تریسی بود_برای انرژی و انگیزه مضاعف پیشنهاد می شود!
- دوشنبه ۲۹ شهریور ۹۵
- يكشنبه ۲۸ شهریور ۹۵
تعداد مهمونی هایی که درطول تابستون رفتم انگشت شمارهستن به لطف درسهام :) اخریهاشونو هم برم نه عموم و تمام!
+بالاخره کتاب "کیمیاگر" رو تموم کردم,احتمال اینکه خونده باشین زیاده اما بازم پیشنهاد میکنم:) حتما ارزش چندبار خوندن رو داره.
ودر اخر این فیلم حدودا ۲ دقیقه ای اونقدر برام زیبایی و جذابیت داشت که چیزی نمیگم!فقط ببینید
- شنبه ۲۷ شهریور ۹۵
- جمعه ۲۶ شهریور ۹۵
صبح بهش میگم مامان سال دیگه یا سال بعدترش(!) برات یه هدیه خوب میخرم :))
یهو از خنده منفجر شد _:دختر دیوونه :|
خب اینطوری که نمیشه من برم از خودش پول بگیرم واسش هدیه تولد بگیرم :) میشه؟!منطقیه؟! (نه)
+علاوه بر تولد مامان,سالگرد ازدواجشون هم هست!
مامان میگه نظرت چیه برای استراحت اخر تابستونت بریم مسافرت؟ میگم نه بیشتر خسته میشم . میگه مهمونی چطور؟! گفتم مامان تو خونه هم میشه استراحت کرد :)
و از صبح که هیچی نخوندم و مثلا میخوام استراحت کنم,الان ساعت پنج عصر افسردگی گرفتم,دپرس شدم :-\ من نمیتونم دیگه بدون کتاب بمونم,تیتر رو که میبینید؟! استراحت هم که بخوام داشته باشم همش فکرم پیش کتابهام جا میمونه.
بنابراین بعد از خوردن این میوه ها میرم درس بخونم :)…چند روز دیگه هم بخونم بعدش استراحت مطلق تا سوم مهر!
از نشستن روی میز خسته شدم و از این به بعد روی این زمین میشینم و میخونم!
امسال اصلا حس نمیکنم که قراره برم مدرسه :| تو این سه ما اینقدر خودمو از اون محیط دور کردم که حتی نرفتم کارنامه امو ببینم و عکسش رو از خونه دیدم! حتی نمیخوام برم لوازم التحریر بخرم , لیمویی که هرررسال بدون استثنا کلی خرید میکرد :) خیلی متحول شدما :)
با این تفاسیر پارسال,سال اخرم بود.اما میخوام از این ۶ماه پیش دانشگاهی لذت ببرم؛چون میدونم دیگه بعد از اون مدرسه ای در کار نیست :(
انگار همین دیروز بود دبستانی بودم :))
راااستی!! اگه چند روز دیگه یه کیف تو خیابون دیدید که داره راه میره تعجب نکنید :)) کلاس اولیه :)) {نازی}
√تمام سعیمو کردم که این دوتا عکس پست رو هنری بگیرم:) ذوقم فعلا در همین حده :))
√به طور خیلی ظالمانه ای تو خونه تنها موندم! :| و الان دیگه از اینکه گفتم تو خونه هم میشه استراحت کرد پشیمونم :))
√طعم خوش لحظات تنهایی با موچاچا لوکا :))
- پنجشنبه ۲۵ شهریور ۹۵
آسمــانــی پـــر از ستــاره ، دشـتی پــر از گــل ،
تقــدیـم بــه آنـی کـه بهشــت زیـــر پــایــش جـا دارد
بــه مــادرم ...
که مهــرش تــا ابــد در دلــم جــای دارد
مـــادر واژه ایــسـت سرشــار از امیـــد و عشــق
واژه ای شیـــریــن و مهــربــان کــه از ژرفـــای جـــان بــر مــی آید
تـــــولــدت مبــارک مــامــان جــونــم
خــداونــدا زیبـــاتــریــن لحـظه هــا را نصیــب مــادرم کــن ، کــه زیبـــاتــریــن لحــظه هــایــش را بــه خــاطــر مــن از دســت داده اســت ...
- پنجشنبه ۲۵ شهریور ۹۵
-
فروردين ۱۴۰۲ ( ۱ )
-
اسفند ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
آبان ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
شهریور ۱۴۰۱ ( ۴ )
-
مرداد ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
بهمن ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
آذر ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
مهر ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
شهریور ۱۴۰۰ ( ۴ )
-
مرداد ۱۴۰۰ ( ۵ )
-
تیر ۱۴۰۰ ( ۳ )
-
خرداد ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۳ )
-
فروردين ۱۴۰۰ ( ۶ )
-
اسفند ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۶ )
-
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
-
آذر ۱۳۹۹ ( ۱۰ )
-
آبان ۱۳۹۹ ( ۸ )
-
شهریور ۱۳۹۹ ( ۶ )
-
مرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
تیر ۱۳۹۹ ( ۱۲ )
-
خرداد ۱۳۹۹ ( ۴ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۴ )
-
فروردين ۱۳۹۹ ( ۵ )
-
اسفند ۱۳۹۸ ( ۶ )
-
بهمن ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
دی ۱۳۹۸ ( ۸ )
-
آذر ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
-
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۵ )
-
مهر ۱۳۹۸ ( ۵ )
-
شهریور ۱۳۹۸ ( ۲۲ )
-
مرداد ۱۳۹۸ ( ۱۳ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۲۱ )
-
خرداد ۱۳۹۸ ( ۳۱ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲۳ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱۳ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۱۳ )
-
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۱۳ )
-
آذر ۱۳۹۷ ( ۷ )
-
آبان ۱۳۹۷ ( ۹ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۱۶ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۲۶ )
-
مرداد ۱۳۹۷ ( ۴۱ )
-
تیر ۱۳۹۷ ( ۲۶ )
-
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۱۱ )
-
فروردين ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
-
اسفند ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
دی ۱۳۹۶ ( ۱۲ )
-
آذر ۱۳۹۶ ( ۱۲ )
-
آبان ۱۳۹۶ ( ۱۱ )
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۹ )
-
شهریور ۱۳۹۶ ( ۱۴ )
-
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲۰ )
-
تیر ۱۳۹۶ ( ۱۴ )
-
خرداد ۱۳۹۶ ( ۱۴ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۷ )
-
فروردين ۱۳۹۶ ( ۱۳ )
-
اسفند ۱۳۹۵ ( ۱۱ )
-
بهمن ۱۳۹۵ ( ۱۴ )
-
دی ۱۳۹۵ ( ۸ )
-
آذر ۱۳۹۵ ( ۸ )
-
آبان ۱۳۹۵ ( ۷ )
-
مهر ۱۳۹۵ ( ۱۵ )
-
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۷ )
-
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۲ )