!…سه نقطه های دل لیمو...!

عجله نکن ! زندگی همین روزاست !

27.شکست نفسی نکن:))

امروز هرررجا افتابی میشدم یه دسته دانش اموز منو میگرفتن و مشاوره میخواستن:)) نمیدونم کی رفته نمره های نهایی و البته! ریاضی منو بهشون گفته بود:)) یکی ابراز حسادت میکرد!!یکی یکی....
پرسید چیکار کردی چطوری درس خوندی؟!ظاهرش هم مشوش بود بنده خدا...گفتم نگران نباش فقط سوالهای نهایی رو حل کن همین.
بعد اومد مثلا منو تحسین کنه,گفت افرین واقعا سختکوش بودی,مستعد هم هستی فکر کنم!
بنده فقط میخواستم متواضع باشم!!! فی البداهه گفتم نه بااابااا امتحانه خیلییی اسون بود!
وقتی رد شدیم ف گفت دیگه این جمله اخرو نگو:) منم اصلا دقت نکردم!
دوباره چندین نفر اومدن و من اینقدر خیالشونو راحت کردم که فکر کنم سراغ ریاضی هم نرن:|| 
الان که دارم فکر میکنم میبینم اخرین جمله ام به همشون همون"نه بابا خیلی اسون بود" بود!!! :|| و اینگونه همه ما را وداع گفتند :|| :))

امروز ۵/۵ ساعت خوابیدم و از ظهر سردرد فجیعی اومد سراغم,نتونستم ساعت مطالعه همیشگیمو داشته باشم :| اما مفید بود

√حال نوشت(!):حالمان خوب است!! :) , یادتونه گفتم معلم زیستمون خیلی جوونه؟سال اول تدریسشه؟بعد معلمهای دروس تخصصیمون اصلااا فن بیان و تدریس ندارن؟! اینطوریه که من در طول روز یکی میزنم تو سر خودم یکی هم میزنم تو سر کتاب بلکه مفهوم رو بفهمم! پس از مطالعه و کنکاش کتابهای مختلف باید اشتباه های اساتید رو اصلاح کنم:-(
و اینگونه زد و خورد من و مفاهیم ادامه دارد....
:) هنوز هم حالمان خوب است!!

پ.ن؛خوانندگانی که لطف میکنن و نظر میدن,اون هم به صورت ناشناس!! اگه نشونی از خودتون بگذارید من میتونم ازتون تشکر کتم...
ایشاا... که همیشه حالت خوب باشه! :)
مرررسی همچنین عزیزم :-*
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آرشیو مطالب
پیوندهای روزانه
Designed By Erfan Powered by Bayan